به دنبال برگزاري اجلاس زمين در سال 1992 ميلادي، مديريت سبز در بخش هاي مختلف در كشورهاي توسعه يافته و در حال توسعه در بسياري از سازمان ها و ارگان هاي دولتي استقرار يافته و توجه كشورها را به خود جلب نموده است. دولت سبز نيز به دنبال كنفرانس سازمان ملل (اجلاس زمين سال 1992 ميلادي ) در بسياري از كشورها مطرح گرديد. كانادا اولين كشوري بود كه دولت سبز و مديريت سبز را در سال 1995 ميلادي در عاليترين مرجع كشوري خود يعني در سطح دولت مورد توجه قرار داد. در حال حاضر كشورهاي مختلفي در جهان به استقرار نظام مديريت سبز و دولت سبز پرداخته اند ولي مي توان گفت دو كشور كانادا و ايران به طور رسمي دولت سبز را مطرح نموده اند و در دست اجرا دارند. دولت سبز و نظام مديريت سبز در راستاي تحولات جهاني مربوط به دستور كار 21 سازمان ملل متحد علاوه بر پشتيباني مفاد دستور كار مزبور اهداف جمهوري اسلامي ايران را براي حفظ محيط زيست، كاهش هزينه ها، ارتقاء بهره وري و استفاده بهتر از امكانات موجود تعقيب مي نمايد. نخستین تلاشها برای حفاظت از محیط زیست به اواسط دهه ۱۹۶۰ بازمیگردد. این جنبشها و تلاشها در دهههای بعدی چه از بعد عمومی و چه از بعد دولتی سرعت فزایندهای یافت. در واقع این مدیریت تنها راهحلی بود که پیش روی نهادهای گوناگون برای مبارزه با بیماریهای زیستمحیطی و به ویژه حفاظت از آن برای نسلهای آینده قرار داشت. مدیریت سبز بکارگیری موثر و کارامد تمامی منابع مادی و انسانی برای هدایت و کنترل سازمان جهت نیل به اهداف زیست محیطی با سازماندهی و برنامه ریزی است. همانگونه که ارسطو بدان اشاره می کند مدیر باید در تمام زمینه های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی و نظایر آن حضور داشته باشد و سازمان ها با بهره مندی از مفاهیم و شاخص های مدیریت سبز جهت نیل به وضعیت سبز که یکی از مصادیق آن مصرف بهینه انرژی می باشد، اهتمام نمایند. بهطورکلی مزایای این مدیریت را میتوان در سه بخش دید: منافع زیستمحیطی، اثرات مثبت اقتصادی و وجه اجتماعی. برگزاری این همایش در راستای کمک به توسعه علمی و رشد ذخیره دانایی کشور و به ویژه سازمانها (نظیر دانشگاه) در زمینه موضوع مدیریت سبز بوده است.